بحرین از بعد از سال ۱۹۵۱ که مردم این کشور برای اخراج "بل گریو" حاکم انگلیسی بحرین دست به قیام زدند چنین روزهایی را شاهد نبوده. بحرین البته بعد از سال ۱۹۴۴ پنج انتفاضه را تجربه کرده اما قیام کنونی بحرینی ها در این برهه از اهمیت خاصی برخوردار است. نکته مهم قیام آخر بحرینی ها این است که مردم این کشور در حال حاضر بیشتر از هر زمان دیگری متحد هستند. بیش از ۱۱ جریان مبارز در قیام اخیر علیه رژیم فاسد فعلی، متحد هستند که نام ۹ تا از این جریانها کلید واژه های اسلامی دارد؛ وفاق اسلامی، جنبش احرار، جنبش حق، جمعیت الوعد، جمعیت عمل اسلامی ... و این همان چیزی است که آمریکا را به هراس انداخته است. خاندان فاسد آل خلیفه از ۱۸۲۰ با حمایت کامل انگلیس قدرت را در بحرین در دست گرفته است و اکنون در سراشیبی سقوط می رود تا به لبه پرتگاه برسد و سقوط کند. اگر اینچنین شود نتیجه ای که از این تحول عاید اسلام خواهد شد بسیار ممتاز و متفاوت از آنچیزی است که در مصر و تونس رخ داده است. حساسیت این نتیجه بقدری زیاد است که اکنون رژیم بحرین زیر چتر حمایت آمریکا و رژیم های مرتجع عرب منطقه به هر شیوه ای برای حفظ موجودیت خود دست می زند. یکی از این شیوه ها ایجاد شکاف بین صفوف معترضان از طریق اختلاف افکنی بین شیعه و سنی است. شیعیان، هشتاد درصد جمعیت کشور بحرین را تشکیل می دهند و در عین حال از کمترین حقوق خود محرومند. دولت بحرین سالهاست که از طریق اعطای تابعیت بحرینی به قبایل و عشایر سوری، اردنی، شهروندان یمنی و حتی بلوچ و افغان سعی در بر هم زدن توازن جمعیت شیعه این کشور دارد. این قبایل بعد از گرفتن تابعیت بحرینی در کمتر از چند هفته صاحب مسکن و سایر برخورداری های رفاهی می شوند که برای شیعیان این کشور به سهولت قابل دستیابی نیست. دولت بحرین این افراد را در ارتش، نیوهای امنیتی و وزارت دفاع استخدام می کند و از این طریق سالهاست که بر آتش اختلاف و درگیری میان شیعیان و اهل سنت این کشور دامن می زند. آمریکا نگران سرایت اعتراضات شیعی به ۲ میلیون شیعه دیگری است که در کشورهای مجاور بخصوص در نجران و مدینه عربستان ساکن هستند. از اینرو دست یازیدن به اختلاف افکنی در صفوف انقلابیون در بحرین که امروز شیعه و سنی را در جبهه متحد اسلام در کنار هم دارند، شیوه خائنانه ای است که مورد توجه رژیم بحرین قرار گرفته است. در این میان از این نکته هم نباید غافل شد که آنچه که هراس آمریکا را از پیروزی مردم بحرین مضاعف می کند، نفوذ ایران به مثابه یک نظام شیعی قدرتمند در منطقه است که یکبار در تشکیل دولت شیعی در عراق بارزترین شکل نفوذ خود را نشان داده است. این هراس در هفته های گذشته در قالب القاء این خبر که آشوبها در بحرین با نفوذ جمهوری اسلامی صورت می گیرد و بعد با تکذیب آن از سوی هیلاری کلینتون خود را نشان داده است. تحولات این روزهای بحرین بخصوص با از دست رفتن جای پای محکم آمریکا در این کشور می تواند خاورمیانه را زیر و رو کند. تحولات بحرین با تمامی تلخی هایش که این روزها به وقوع می پیوندد و نمک بر زخمهای کهنه اسلام می زند، حضور آمریکا در منطقه و بخصوص موضوع خصومت آشکار و پنهانش علیه قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه را به چالش جدی کشیده و اگر نصرت خدا برسد و مردم مسلمان بحرین بر کید آمریکا و رژیمهای مورد حمایتش غالب شوند یکی از پایگاههای استراتژیک آمریکا در منطقه از دست خواهد رفت. پیداست که آمریکا به هیچ وجه حاضر نیست که چنین پایگاه استراتژیکی را در منطقه از دست بدهد. برای همین در روزهای اول قیام مردمی "آدام ادلی" سفیر آمریکا در بحرین رسما مردم مسلمان بحرین را تهدید کرد که در صورت ادامه قیامشان با مشت آهنین روبرو خواهند شد! بحرین می شود گفت که امروز کلید منطقه حساس خلیج فارس است. هر چند آزادی و رسیدن به حقوق اجتماعی و سیاسی، نتیجه مبارک پیروزی برای مردم تحت ستم بحرین بخصوص شیعیان خواهد بود اما به لحاظ تاثیری که این پیروزی بر تحولات کل منطقه خلیج فارس خواهد داشت، نتیجه ای که عاید جهان اسلام می شود بسیار بزرگتر از آنی است که صرفا عاید مردم بحرین می شود.
نظرات شما عزیزان: